۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه

داستان‌ما، این رنج بی‌حساب

داستان‌ما، این رنج بی‌حساب

22بهمن88 آمد و رفت. با همه آرزوهایی که بدان بود. بسیاری براین باور

بودند که چون مناسبتهای دیگر طی این چند ماه اخیر به درگیریهایی بینجامد.
برخی براین بودند که ازشمار راهپیمایان همیشگی کاسته می‌شود. و گروهی نیز
باور داشتند که چون همه خواهند آمد و این روز را وجه‌المصالحه درگیریها و
دعواهای سیاسی خود نخواهند کرد، پس این حضور همه‌جانبه می‌تواند مسیری
برای آرامش و کاهش دامنه اختلافات باشد. و گروهی نیز باهمه شواهد و قرائن
درپی بروز حتی اندکی نا آرامی بودند تا بازهم ازین نمد برای خود کلاهی
بسازند.


مسلم است که حکومت ، هرکه در مقام حکومت باشد ؛ چه حق باشد چه باطل ؛ چه
مسلمان باشد چه کافر .... همواره درپی آرامش درتمام شئون کشور خود است و
طرفهای مقابلش را هرچند هم که باخود دشمن بدارد ، نمی‌خواهد آنان را
همیشه در سنگر مقابل خود ببیند و با چشمی ناآرام و نامطمئن ، سربر بالین
بگذارد.


در آستانه 22 بهمن ، همه در اطلاعیه‌ها و بیانیه‌هایی به حضور همیشگی
مردم دراین مراسم تاکید کردند. چه رسمی و چه غیررسمی. چه حکومتی و چه
مخالفان دولت.بویژه سران حکومت براین نکته بارها تاکید کردند که این روز
متعلق به هیچ جناحی نیست و هیچ کس حق مصادره آن را به نفع خود ندارد.
روز موعود فرا رسید. همه هم آمدند.اما اولین بهره‌برداری جانبدارانه را حکومت کرد.
در روز راهپیمایی ، باید همانگونه که برای جلوگیری از خودنمایی مخالفان ،
صفوفی از نیروهای ویژه در گلوگاهها با تجهیزات کامل ، آماده
نگهداشته‌بودند و همانگونه که از ساعتها پیش از شروع مراسم ، میدان آزادی
را از نیروهای مشخص پرکردند، تا از تشنج احتمالی به هنگام پخش مستقیم
مراسم جلوگیری کنند ؛ به نیروهایشان نیز متذکر می‌شدند تا از توزیع اقلام
تفرقه افکنانه بپرهیزند. اما چنین نکردند و تراکتهایی درحجم زیاد و
درمذمت منتقدین پخش کردند.


در میانه راهپیمایی ، تابوتهایی به نشانه تشییع جنازه سران منتقد با
نشانها و علایم مشمئز کننده به میان جمعیت فرستادند.
حتی حضور سران مخالف را در راهپیمایی برنتافتند و گروههای ویژه و
مامورشان ، برآنان تاختند و به ضرب و شتم و اهانت بدانها پرداختند. و راه
را بر خیل عظیمی از مردم بستند.


در قطعنامه پایانی مراسم نیز همان حرفهای چند ماه پیش حکومت در مذمت
مخالفان تکرار شد.


اطلاعیه رهبری و موضع‌گیری‌اش علیه مخالفان دولت ، نشان داد که همه
تبلیغاتشان درفراخوانی مردم به وحدت ، چشم‌داشتن به مقصود خود است نه
منافع عمومی. جاداشت که در اطلاعیه مزبور، به جای "معاندان و فريب
خوردگان داخلي"، تنها به مخالفان خارجی اشاره می‌شد؛ چه در آن صورت ،
ایرانیان را عضو خانواده‌ای بزرگ می‌خواندند و مخالفان را از بهره‌برداری
از اختلافات داخلی ناامید می‌ساختند. اما چنین نشد.


پس‌از پایان مراسم نیز در خلاء اطلاع‌رسانی غیردولتی به علت تعطیلی چند
روزه کشور ، بابمباران تبلیغاتی و روی‌آوردن به برنامه‌سازیهای یکطرفه ،
جهت‌دار و مسموم تلویزیونی ، حتی از برنامه کودک نیز برای نیل به مقصود
خود چشم نپوشیدند ، و همان رویه چند ماه گذشته را ادامه دادند.
پیامهای تبریک برای یکدیگر صادر کردند که برمخالفانمان غلبه یافته‌ایم و
در منابر سخن می‌گویند که مخالفان همچنان یا باید توبه کنند یا سرکوب
خواهند شد.


یکروز پس‌از آن ، خطبای جمعه را برآن داشتند تا درنمازجمعه به تکرار
مواضع سابقشان بپردازند.


همانگونه که این رخدادها نشان می‌دهد ؛ اراده‌ای درمیان بدنه حاکمیت برای
رسیدن به نقطه آرامش و عقلانیت وجود ندارد. و همچون همیشه و بویژه در دو
دهه اخیر ، نگاهشان به مردم ، نگاهی از جنس کالایی تزیینی است تا چون
"
هميشه در لحظه‌ نياز " به بازی بگیرندشان و آنگاه که ازمسیری سنگلاخ
عبور کردند ، باز بر آنان بتازند.


22
بهمن 88 نشان داد که حکومت تا چه پایه ضعیف و شکننده است و حتی از
استفاده از دروغ و فریب و نیرنگ هم برای بقا در قدرت ابایی ندارد.
اکنون آیا چنین حکومتی پیروز است؟


آیا وعده‌هایش در آینده خریدارانی خواهد یافت؟
آیا با چنین سخافتی روی‌آرامش خواهد دید؟
آیا می‌توان به آینده‌ای روشن برای آن امید داشت؟

ما را رها کنید در این رنج بی‌حساب
با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب
از درس و بحث و مدرسه ام حاصلی نشد
کی میتوان رسید به دریا ازین سراب
هرچه فرا گرفتم و هرچه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس حجاب
ما عیب و نقص خویش و جمال و کمال غیر
پنهان نموده ایم چو پیری پی خضاب
این جاهلان که دعوی ارشاد می‌کنند
در حلقه شان بغیر «منم» تحفه ای میاب


"
امام خمینی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر